چرا شما ها فکر می کنید که حتما ناشر باید پول کسب کند؟ نویسنده اگر نمی خواهد کتابش خونده بشه خب پس چرا اصلا کتاب می نویسه! بازیگر اگر نمی خواهد بازی کنه پس اصلا بازی نکنه!. برنامه نویس اگر نمی خواد کسی برنامه اش رو اجرا کنه خب اصلا برنامه ننویسه. دنیا بدون مزدورهایی که در ازای پول کار می کنند، قطعا جای بهتری خواهد بود.
اولین سوالی که پیش میاد اینه، پس دنیا چطور بچرخه؟ اگر پول در نیاریم، نیازهامون با چی رفع بشه؟
روش (درست) پول درآوردن این نیست. این احمقانه است که من یه کار بکنم، بعد منتظرباشم مردم براش بهم پول بدن. روش (درست) پول درآوردن اینه که من پول بگیرم تا کار رو انجام بدم.
خب طبیعیه. دیوانه نیستم که خودم پول بذارم. همین الآن هم روند فیلمسازی در همهجای جهان اینه که یه سرمایهگذار، به تهیّهکننده پول میده که بره براش فیلم بسازه!
جلوی دوستام تا اینجا جلو میام، بعد اونا میگن، خب، سرمایه گذار چی؟ اون نباید به حداقل سرمایه اولیه اش برسه؟
چه نیازی به سرمایهگذار وجود داره؟ سرمایهگذار فقط یه دلّاله! سازندهٔ اثر میتونه مستقیماً از مردم پول بگیره برای انجام کار. وجود سرمایهگذار فقط دست رو زیاد میکنه و هزینهها رو چندین برابر افزایش میده. اگه الآن بلیت سینما دوازده هزار تومنه و خرج فیلم درمیآد، اگه تهیهکننده رو بذاریم کنار، کافیه اونهای که میخوان فیلم رو ببینن، فقط پنج هزار تومن بدن تا خرج فیلم دربیاد.
بله، مدّت محدودش اون زمانیه که داره اکران میشه. در یک جامعه با قوانین انسانی و اخلاقی، دیگه حق نداره برای بعدش شرایط تعریف کنه.
جایی با مصداقی روبرو شدم. کتاب.
استفاده از کپی یک کتاب الکترونیکی یا اسکن شده، میتونه درآمد ناشر رو حتی صفر کنه طوریکه هزینه ای که به نویسنده داده هم در نیاد!
اخلاقا استفاده از کپی کتاب بلا اشکاله؟ چون این دیگه فیلم نیست که اکران داشته باشه
همین الآن هم کتابخونهها هستن که میشه توش کتابها رو (تقریباً) رایگان خوند. شما میتونید عضو کتابخونه بشید و کتاب رو به امانت بگیرید یا ازش کپی بگیرید. شما میتونید کتاب رو از یه نفر دیگه که اون کتاب رو داره قرض بگیرید و بخونید. شما میتونید اون کتاب رو توی کافه بخونید و بذاریدش همونجا. فروش کتاب همین الآن هم فقط وابسته به اونهاییه که دوست دارن تو کتابخونهشون، یه نسخه از اون کتاب رو داشته باشن و نه اونهایی که اون کتاب رو میخونن.