انجمن‌های فارسی اوبونتو

لطفاً به انجمن‌ها وارد شده و یا جهت ورود ثبت‌نام نمائید

لطفاً جهت ورود نام کاربری و رمز عبورتان را وارد نمائید

نویسنده موضوع: چرا اوبونتو کار می کنیم؟  (دفعات بازدید: 268200 بار)

0 کاربر و 1 مهمان درحال مشاهده موضوع.

آفلاین Michael Ropy

  • Newbie
  • *
  • ارسال: 19
  • جنسیت : پسر
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #345 : 08 شهریور 1394، 10:08 ب‌ظ »
من دقیقا به خاطر داشتن حداکثر سرعت و همچنین کنترل کامل سیستم توسط خودم؛ ارچ نصب کردم. اون تبلیغی که شما گفتی خب بستگی داره. تو تبلیغات معمولا یه حالت کلی رو در نظر میگیرن. وگرنه هم میشه ویندوز از اوبونتو سریعتر باشه و هم بالعکس.

اگر لینوکس رو به طور کلی در نظر بگیریم بله سریعتر از ویندوز هست بلاشک. و خیلی هم سریعتر!

آفلاین Sadrolla

  • Sr. Member
  • *
  • ارسال: 443
  • جنسیت : پسر
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #346 : 09 شهریور 1394، 01:13 ق‌ظ »
ببخشید حالا که صحبت سرعت بود شد
این طبیعیه؟
ali@n ~ $ sudo systemd-analyze
Startup finished in 8.951s (kernel) + 31.925s (userspace) = 40.877s
دبیان سید xfce
اول قوانین خدا را به طور کامل رعایت کنیم بعد انتظار حمایت کامل رو از خدا داشته باشیم.

آفلاین رسول سعیدنژاد

  • High Hero Member
  • *
  • ارسال: 3504
  • جنسیت : پسر
  • علی (ع): زَكَاةُ الْعِلْمِ نَشْرُه
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #347 : 09 شهریور 1394، 01:45 ب‌ظ »
کرنل رو همه جا دیدم که ۴ ثانیه لود میشه. چرا واسه شما ۸ ثانیه‌س؟
لوگ بوت رو یه چک بکن  ;D
نرم افزار، یک ابزاره. برای رسیدن به هدف ازش استفاده کنید. نرم افزار هدف شما نیست :) - آزادی، بزرگ‌ترین دروغ بشریت

آفلاین بهنام …

  • High Hero Member
  • *
  • ارسال: 1028
  • إن أحسنتم أحسنتم لأنفسكم وإن أسأتم فلها
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #348 : 09 شهریور 1394، 02:11 ب‌ظ »
بوت سیستم منم زیاده. چی بزنم و بفهمم مال چیه؟
Startup finished in 6.802s (kernel) + 30.817s (userspace) = 37.620s
:) :)

آفلاین فاروق

  • Hero Member
  • *
  • ارسال: 992
  • جنسیت : پسر
  • <شعار>این یک شعار است</شعار>
    • تارنمای فاروق
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #349 : 22 شهریور 1394، 11:04 ق‌ظ »
الآن که این نظر رو مینویسم لینوکس ها میز کار های خوبی هستند و چیزی کم ندارند.
اما لینوکس،
امنیت بیشتر،
نبود بد افزار ها،
استفاده بهینه تر از سخت افزار مزیتش هست.

و اما پرسیدید چرا همه از ویندوز استفاده میکنند.
دلیلش یکی عادتی هست که کسی حاضر به ترکش نیست و دوم در مورد گیمر ها ویندوز بهتریتن سیستم عامل هست.
http://pcworms.blog.ir
بعد از بررسی پست های قدیمیم، فکر میکنم یک عذرخواهی بدهکارم! معذرت میخوام و اگر اشتباه کردم مستقیم و روشن راهنمایی کنید تا تکرار نکنم.
کانال IRC

آفلاین relsi1053

  • Full Member
  • *
  • ارسال: 136
  • جنسیت : پسر
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #350 : 16 مهر 1394، 11:17 ب‌ظ »
چند وقت هست دارم به این فکر میکنم که چرا با وجود اینکه گنو/لینوکس همیشه ضعف هاشو بهم نشون داده انقدر دوستش دارم  ](*,)
 :D نکته مهمش اینه هیچ دلیلی ندارم واسش
این عشقه واقعیه خخخخخخخ
اساس سیستم عاملی که شما اسمش رو میذاری گنو/لینوکس (به هر دلیلی) لینوکسه !
و شما با درک درستی از اینکه به چی سیستم‌عامل گفته میشه باید به این درک برسی که اسم سیستم عاملی که راجبش حرف میزنی "لینوکس" میتونه باشه اما "گنو" هرگز!
این انجمن هم بیشتر از اینکه اوبونتویی باشه سنگ استالمن رو به سینه میزنه!

آفلاین رسول سعیدنژاد

  • High Hero Member
  • *
  • ارسال: 3504
  • جنسیت : پسر
  • علی (ع): زَكَاةُ الْعِلْمِ نَشْرُه
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #351 : 16 مهر 1394، 11:46 ب‌ظ »
نقل‌قول
چرا اوبونتو کار می کنیم؟

قبلا گفتم چرا کار میکنم. ولی خب آدم هرچی که میگذره ممکنه مقداری از حرفاش تغییر کنه و دیگه طرزفکر سابق رو نداشته باشه.
الان بازم میگم چرا اوبونتو کار میکنم.
البته الان دیگه دبیان کار میکنم. در کل باید بگیم گنولینوکس. فقط چون انجمن مال اوبونتو بوده، سوال هم راجع به اوبونتو بوده. وگرنه هیچ فرقی نداره. هرکسی میتونه بگه چرا از گنولینوکس استفاده میکنه  ;)

چندوقتی هست که کلا دیگه دوست ندارم راجع به سایر سیستم عامل ها و مقایسه‌شون با گنولینوکس حرف بزنم. چون به این نتیجه رسیدم که گنولینوکس رو نباید در حد اونا پایین آورد. اونا بی ارزش تر از این حرفان که ما بخواهیم بگیم گنولینوکس فلان و اونا فلان. پس راجع به باقی سیستم عامل ها حرفی نمی زنیم  ;)
یادمه سه سال پیش (تقریبا) که به خاطر ناآگاهیم راجع به کپی رایت و حق تالیف و ... و عذاب وجدان از دزدی کردن برنامه هایی که دیگران براشون زحمت کشیدن (غیر از تفکر انحصاری یا آزاد طلبی اون افراد) تصمیم گرفتم دیگه فقط از برنامه های رایگان استفاده کنم. و خب سیستم عامل اولین برنامه ای هست که برای کار کردن با کامپیوتر، روی هارد بوت میشه. مسلما سیستم عامل رایگان باید نصب می کردم  ;)
هیچی دیگه. چند ماه قبلش با یکم سرچ کردن توی سایت P30Download رسیدم به سیستم عاملی به اسم اوبونتو ۱۲٫۰۴ و توجهم رو جلب کرد. گفتم بیام تست کنم ببینم چیه. نه میدونستم گنو چیه. نه لینوکس چیه و نه هیچ چیز دیگر. فقط و فقط چشمم به یه سیستم عامل رایگان افتاد و جذبم کرد. دانلود کردم و رایتش کردم روی یه DVD و اونو بوت کردم. اول بوت لودر بالا اومد. جالب بود برام. گزینه های زیادی در اختیارم میگذاشت. یه جورایی احساس کردم اونی که این برنامه رو درست کرده، خوب می فهمیده دیگران چی میخوان. برنامه بهت احترام میذاشت و آزاد میذاشت واسه انتخاب کردن. کلی آپشن و گزینه برای انتخاب. اوبونتو بوت شد. اون چراغ هایی که زیر کلمه ی اوبونتو روشن میشدن و سریع می رفتن، حس کار کردن سیستم عامل بهم میداد.  ;D اوبونتو اومد بالا. واو! چقدر ناز بود. با رنگ های گرم و خوشگل. ولی سنگین بود.  ;D یه خورده باهاش ور رفتم. این دکمه رو زدم. اون دکمه رو زدم. خیلی آسون و همه چیز دم دست بود. ولی به خاطر سنگین بودن و کارای زیادی که اون زمان الکی فشارشون روم بود، ریبوت کردم و برگشتم به ویندوز.
یه بار سیستم یکی از اقوام ویندوزش خراب شده بود. آوردش پیش من تا درستش کنم. دیدم کلا ویندوز بالا نمیاد. قرار بود عوضش کنیم که یهو گفت توی درایو C دیتای مهم داره. یهو یه چراغ روشن شد بالای سرم که گفت برو اوبونتو رو بوت کن. ویندوز بالا نمیاد. اوبونتو که میاد  ;). اوبونتو رو بوت کردم. دیتای مهمش رو از توی درایو C برداشتم و ریختم توی یه درایو دیگه (این قسمت ویندوزی شد اسماش هم ویندوزی ان خخخ) بعد هم ویندوزش رو عوض کردم و قضیه تموم شد. اینجا بود فهمیدم که لینوکس میتونه مشکلات ویندوز رو برطرف کنه. همون موقع ها بود که تازه فهمیده بودم اندروید هم برای پایه ی لینوکس هست. (با کاستوم رام ور می رفتم) گذشت و گذشت تا یکی از همکلاسی هام توی آزمایشگاه فیزیک، از من خواست یه تحقیق در مورد لینوکس براش پیدا کنم. رشته ی آیتی بود و ترم آخر. منم براش یه سرچ زدم و یه مقاله درست کردم و دادمش بهش. همون مقاله چشمم رو دوباره گرفت. فکر کنم اکثرا دیده باشنش. اوبونتو برای تازه کار ها  ;D
شروع کردم به خوندن. رسید به دستورات ترمینال. دیدین موقع هیجان یا استرس، چجوری معده و روده و همه چی میریزه بهم؟  ;D منم همین جوری شدم. نه از ترس و استرس. از شادی و شوق (هیجان). همیشه دوست داشتم دستور بنویسم سیستم برام انجام بده. دوباره هوس کردم برم تستش کنم. اون موقع ۱۳٫۰۴ اومده بود. اونو دانلود کردم و بردم رو سیستمای دانشگاه هی بوت میکردم و ذوق میزدم. ولی روی سیستم خودم بوت نمیشد  :o
اون موقع تازه اوبونتوتاچ اولیه توسعه‌ش شروع شده بود. و من خیلی خوشم اومده بود ازش.
یه تابستون رو کلا لایو با اوبونتو کار می کردم. زمانی بود که خونه مون رو عوض کرده بودیم و نت نداشتیم. یعنی خط تلفن بهمون نمی دادن. گذشت تا شد آذر ۹۲ و اینترنت وصل شد. اینترنت که وصل شد این قضیه ی رایگان و کپی رایت و کرک و دزدی و ... شدت گرفت. در حدی که برای فهمیدن این موضوع، نامه نوشتم برای سایت رهبری تا در این مورد سوال کنم. جواب هم این بود که این برنامه ها بستگی به قرارداد بین دولت ها دارن. ولی خب قانع نشدم. شروع کردم سرچ کردن در مورد لینوکس. شاید بگم ۱ گیگ فقط وبگردی کردم (بدون دانلود. فقط تکست) و توی سرچ کردن رسیدم به مفهومی به اسم آزادی نرم افزار  ;) در حدی جذبم کرد که کلا یادم رفت لینوکس رایگان هست و کلا شیفته ی آزادی نرم افزار شدم. طبق سرچ هایی که کرده بودم. واقعا گنولینوکس از نظر فنی از مک و ویندوز سرتر بود. ولی آزادی نرم افزار به ویژگی های فنیش می چربید  ;)
هیچی دیگه. شد بهمن ۹۲ و من اوبونتو ۱۲٫۰۴ رو نصب کردم روی سیستمم. جوری که نیاز به سوییچ بین لینوکس و ویندوز نبود. کلا وقتی من اوبونتو ۱۲٫۰۴ رو نصب کردم، کلا ویندوز کنار رفته بود. ولی بازم سنگین بود. بارها درایور براش نصب کردم ولی به مشکل میخورد. دیدم نه. یونیتی برای سیستم من سنگینه. در مورد باقی خانواده ی اوبونتو سرچ کردم. رسیدم به زوبونتو دیدم خیلی منابع کمی مصرف می کنه. زوبونتو ۱۳٫۱۰ نصب کردم. (اون موقع ۵ ماه از انتشارش گذشته بود) همه چی خوب بود. سیستم روون. بدون هنگ و لگ. بدون ویروس. بدون نیاز به ریبوت. بدون داغ کردن و صدا دادن فن CPU و ... هرچند توی زوبونتو هم با درایور مشکلاتی داشتم که توی همین فروم نوشتم و حل شدن  ;)
یادمه اولین دستوری رو که توی نت پیدا کردم رو برای اینکه یادم نره، گذاشتم توی یه فایل به اسم Archive.txt  ;D هنوزم دارمش اون فایل رو. با ۴۱۷ خط دستور  ;)
عاشق این بودم که توی ترمینال دستور بنویسم و اجرا کنم. زوبونتو رو کلی شخصی سازی کرده بودم. تا رسید به انتشار ۱۴٫۰۴. ۱۳٫۱۰ رو به ۱۴٫۰۴ ارتقا دادم و وسط کار به مشکل خورد. مجبور شدم ۱۴٫۰۴ رو جدا دانلود و نصب کنم. بعد اون موقع خبر پلاسمای۵ اومد. من از KDE متنفر بودم. ولی با دیدن پلاسمای۵ نظرم عوض شد. خیلی خوشگل بود لامصب  ;D چند ماه درگیر نصب کوبونتو بودم تا روی سیستمم جواب بده. تا اینکه کوبونتو ۱۴٫۰۴ روی سیستم اوکی شد. قبلش تقریبا تمام میزکارهارو تست زده بودم. ولی kde4 هم خوشگل بود هم سبک. باقیشون یا سبک و زشت بودن یا خوشگل و سنگین. ولی kde متعادل بود. ولی kde باعث شد کم کم ترمینال رو فراموش کنم. تا اینکه توی گروه تلگرام به یکی از بچه ها برخوردم (محمد امین) که راه حل ها رو متنی و دستور توی ترمینال میداد. باعث شد کم کم دوباره برگردم سراغ ترمینال. از yakuake شروع کردم. همیشه یه ترمینال کرکره ای دم دست بود تا کارام رو باهاش انجام بدم. و بزرگ ترین جهش لینوکسی من اینجا اتفاق افتاد. وقتی که کوبونتو ۱۵٫۰۴ رو نصب کردم و در کمال تعجب با یه توزیع ناپایدار (روی سیستم خودم) مواجه شدم. پلاسمایی که ۱ سال انتظارش رو میکشیدم و نابود کرد هرچی آرزو و باوری رو که داشتم  ;D
فدورا رو با پلاسما۵ تست کردم، نشد. مانجارو با پلاسما۵ تست کردم، نشد. کوبونتو هم که کلا نابود...
برگشتم روی زوبونتو. ولی شانس نداشتم. توی زوبونتو هم به مشکل خوردم. نمیدونم چرا با من لج میکرد. به پیشنهاد محمد امین دبیان نصب کردم.با میزکار mate. فریم ریت مانیتور من رو نمیشناخت. داشتم کور میشدم. دبیان بدون میزکار نصب کردم. فقط یه شل + ابزارهای اساسی سیستم. دیدم اینجوری نمی تونم کار کنم. روش xfce نصب کردم و دیدم خیلی ناجور شد و مشکلاتش زیاد شد. اعصابم خورد شده بود. نه میتونستم برگردم به کوبونتو (غرورم اجازه نمیداد خخخ) نه میتونستم زوبونتو رو نصب کنم. و نه دبیان با این میزکارها. یهو توی گروه حرف از اوبونتوکور شد. توزیعی که برای اینترنت اشیا بیشتر استفاده میشه. چون خیلی کم حجمه و ۹۰ بسته بیشتر داخلش نیست (اوبونتویونیتی ۲۸۰۰ بسته داره فکر کنم  :D) ولی اونم نصب نشد. توی این درگیری ها، اوبونتو مینی رو دیدم. مثل دبیان بود نصابش. نصب کردم. ولی دیگه چاره ای نبود. شروع کردم باهاش کار کردن. کم کم یاد گرفتم خودمو توی محیط متنی وفق بدم و یادش بگیرم. یک ماهی بود تقریبا که اوبونتو مینی داشتم که با آپدیت کرنل جدید یه خورده اذیت کرد. راستی بگم. روی اوبونتو مینی اپن باکس داشتم با یه ترمینال  :D
بعد از مشکل کرنل که باعث میشد مثلا ده روزی یه بار یه هنگ شدید داشته باشه، دوباره تصمیم گرفتم بیام روی دبیان. ایندفعه دیگه از دبیان متنی نترسیدم. چون یک ماه اوبونتو مینی داشتم که مثل دبیان بود. منتها ۲۰۰ بسته توی دبیان کمتر نصب میشه نسبت به مینی و این یعنی ۱۰ ثانیه توی سرعت بوت سیستم من تاثیر گذاشت  ;)
اولش بین دبیان و آرچ موندم. چون هر دوتا کمترین تعداد بسته رو نصب می کنن. و تقریبا مثل همن. و بعد به خاطر پایداری بیشتر دبیان، دبیان نصب کردم.
اینکه میگم طرزفکرها عوض میشه، اینجاس. منی که عاشق kde شده بودم. الان i3 دارم و ۹۰ درصد محیط دسکتاپم رو متن و ترمینال تشکیل میده.
منی که بعد از نصب توزیع، ۱۰۰ ها برنامه نصب می کردم، الان توزیعی رو انتخاب می کنم که کمترین بسته رو داشته باشه.
چون حس میکنم اینجوری گنولینوکسی ترم تا قبلا. البته تو این مورد خیلیا با من مخالفن. نظرشون محترم. ولی من به چیزی رسیدم که واقعا برام باارزشه  ;)
دلایلی که من به این سمت کشیده شدم هم زیاد هست که خب اینجا جاش نیست. فقط قرار بود بگم چرا اوبونتو/دبیان کار می کنم.  ;)
« آخرین ویرایش: 17 مهر 1394، 12:32 ق‌ظ توسط Rasubuntu »
نرم افزار، یک ابزاره. برای رسیدن به هدف ازش استفاده کنید. نرم افزار هدف شما نیست :) - آزادی، بزرگ‌ترین دروغ بشریت

آفلاین کیهان

  • High Hero Member
  • *
  • ارسال: 1054
  • Debian User
    • کیهان
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #352 : 17 مهر 1394، 08:47 ق‌ظ »
خب رسول جان تمام را‌ه‌ها به دبیان ختم میشه.یعنی مقصد نهایی همه اکثرا بسمت دبیان هست. :)

آفلاین رسول سعیدنژاد

  • High Hero Member
  • *
  • ارسال: 3504
  • جنسیت : پسر
  • علی (ع): زَكَاةُ الْعِلْمِ نَشْرُه
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #353 : 17 مهر 1394، 10:48 ق‌ظ »
خب رسول جان تمام را‌ه‌ها به دبیان ختم میشه.یعنی مقصد نهایی همه اکثرا بسمت دبیان هست. :)

بستگی به هدف داره.  ;)
مطمئنم امثال من (از نظر تشابه هدف) یا جذب دبیان میشن در نهایت یا آرچ. و هر کدوم رو که نصب کنن دیگه شک دارم ولش کنن.
مسلما اگه من برام تعداد بسته مهم نبود، همون اوبونتو مینی رو نگه میداشتم و ۱۰−۱۲ روز دیگه هم آپگریدش می کردم به ۱۵٫۱۰ و همین جور تا آخر با اوبونتو بودم. ولی الان چون هدفم کم بودن بسته هاس (به دلیل اینکه بفهمم سیستمم داره چکار میکنه و کاری رو که من نمیخوام، انجام نده) بین آرچ و دبیان دو دل شدم. و چون دبیان پایداره و یه جورایی توی این سه سال من با دبیان بیس ها خو گرفتم، دبیان رو انتخاب کردم. وگرنه آرچ هم مثل دبیانه. هیچ فرقی نداره. چندوخ دیگه هم یا میرم سراغ LFS یا دبیان Debootstrap. از اونجایی که هدفم بیشتر تعداد کم بسته هاس، Debootstrap بیشتر به دردم میخوره. LFS یه جورایی خیلی عمیق بهت لینوکس یاد میده که خب باید سر فرصت باهاش کار کرد و باید بهش یه جورایی به چشم آموزش نگاه کرد تا سیستم عامل روزانه.
نرم افزار، یک ابزاره. برای رسیدن به هدف ازش استفاده کنید. نرم افزار هدف شما نیست :) - آزادی، بزرگ‌ترین دروغ بشریت

آفلاین فاروق

  • Hero Member
  • *
  • ارسال: 992
  • جنسیت : پسر
  • <شعار>این یک شعار است</شعار>
    • تارنمای فاروق
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #354 : 17 مهر 1394، 01:57 ب‌ظ »
من از لینوکس استفاده میکنم چون خیلی با حاله.
کلا دلیل عقلانی زیاد ندارم اما دوستش دارم.
خط فرمان با حالش رو که شبیه زبان سی هست و خیلی هم پیشرفتس.
آزادی ای که بهم میده،تنوع و ...
http://pcworms.blog.ir
بعد از بررسی پست های قدیمیم، فکر میکنم یک عذرخواهی بدهکارم! معذرت میخوام و اگر اشتباه کردم مستقیم و روشن راهنمایی کنید تا تکرار نکنم.
کانال IRC

آفلاین احسان فعالپور

  • Sr. Member
  • *
  • ارسال: 408
  • جنسیت : پسر
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #355 : 17 مهر 1394، 02:11 ب‌ظ »
من اخیرا مشکلات خیلی زیادی با لینوکس داشتم.
انصافا بخوام بگم اصلا برام راحت نبوده،همش استرس داشتم موقع نصبش.کلهم راحتی ای رو که توی ویندوز داشتم رو اینجا نداشتم.آزادی ای رو هم که دوستان بهش اشاره میکنن زیاد به کارم نیومده چون در اون حد نیستم که به کارم بیاد.هر از گاهی یه برنامه ای چیزی مینویسم و یکم به مباحث برنامه نویسی علاقه دارم که خب این کارها رو توی ویندوز هم میتونم انجام بدم.
تنها دلیل من برای اینکه بعد از این همه دردسر پیگیر خبرهای لینوکسی هستم و بازم بعضی وقتا یه توزیع جدید دانلود میکنم اینه که با خودم میگم اگه این همه طرفدار داره واینهمه نکات آموزنده پس باید یادش بگیرم.
همین،هدفم جز یادگیری نبوده اونم بیشتر به خاطر حس کنجکاوی.
عضو ارشد فدراسیون بیکاران ایران FBI

آفلاین فاروق

  • Hero Member
  • *
  • ارسال: 992
  • جنسیت : پسر
  • <شعار>این یک شعار است</شعار>
    • تارنمای فاروق
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #356 : 17 مهر 1394، 02:15 ب‌ظ »
من اخیرا مشکلات خیلی زیادی با لینوکس داشتم.
انصافا بخوام بگم اصلا برام راحت نبوده،همش استرس داشتم موقع نصبش.کلهم راحتی ای رو که توی ویندوز داشتم رو اینجا نداشتم.آزادی ای رو هم که دوستان بهش اشاره میکنن زیاد به کارم نیومده چون در اون حد نیستم که به کارم بیاد.هر از گاهی یه برنامه ای چیزی مینویسم و یکم به مباحث برنامه نویسی علاقه دارم که خب این کارها رو توی ویندوز هم میتونم انجام بدم.
تنها دلیل من برای اینکه بعد از این همه دردسر پیگیر خبرهای لینوکسی هستم و بازم بعضی وقتا یه توزیع جدید دانلود میکنم اینه که با خودم میگم اگه این همه طرفدار داره واینهمه نکات آموزنده پس باید یادش بگیرم.
همین،هدفم جز یادگیری نبوده اونم بیشتر به خاطر حس کنجکاوی.

مشکل داشتید؟! پس این انجمن برای چی ساخته شده؟ ???
اون آزادی زیاد به کار من هم نمیاد ولی دوستش دارم. ;D
مثل بچه آدم از یک توزیع مثل اوبونتو استفاده کن و داخلش حرفه ای شو و این همه دیتا هدر نده!!! ::)
http://pcworms.blog.ir
بعد از بررسی پست های قدیمیم، فکر میکنم یک عذرخواهی بدهکارم! معذرت میخوام و اگر اشتباه کردم مستقیم و روشن راهنمایی کنید تا تکرار نکنم.
کانال IRC

آفلاین احسان فعالپور

  • Sr. Member
  • *
  • ارسال: 408
  • جنسیت : پسر
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #357 : 17 مهر 1394، 02:22 ب‌ظ »
حرف شما متین.
این انجمن که خداییش حرف نداره.
از این جهت میگم که با ویندوز راحت ترم که تا حالا مشکلاتی که تو لینوکس برام پیش اومدهخ رو اونجا نداشتم که بخوام برم دنبال حلش.
و دلیل اینکه به قول شما این همه دیتا هم حروم میکنم اینه که کنجکاوم و این کنجکاوی با آشنا شدن با لینوکس چندین برابر شده.آدم هی یه توزیع جدید یمبینه و با خودش میگه بذار اینم تست کنم.
تا الان حدود 60 گیگ دانلود کردم.که پشیمونم نیستم.در کل دید من به لینوکس فارغ از اینمکه میدونم یه سیستم عامله،اینجوریه که یه نرم افزار جدیده و باید باهاش ور برم و چیزای جدید ازش یاد بگیرم.
عضو ارشد فدراسیون بیکاران ایران FBI

آفلاین relsi1053

  • Full Member
  • *
  • ارسال: 136
  • جنسیت : پسر
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #358 : 22 آبان 1394، 04:10 ب‌ظ »
 :D فکر میکنم بالاخره فهمیدم چرا از اوبونتو استفاده میکنم
به خاطر سرعت سیستم عامل 8)
اساس سیستم عاملی که شما اسمش رو میذاری گنو/لینوکس (به هر دلیلی) لینوکسه !
و شما با درک درستی از اینکه به چی سیستم‌عامل گفته میشه باید به این درک برسی که اسم سیستم عاملی که راجبش حرف میزنی "لینوکس" میتونه باشه اما "گنو" هرگز!
این انجمن هم بیشتر از اینکه اوبونتویی باشه سنگ استالمن رو به سینه میزنه!

آفلاین alend

  • High Hero Member
  • *
  • ارسال: 1319
پاسخ : چرا اوبونتو کار می کنیم؟
« پاسخ #359 : 25 آبان 1394، 02:09 ق‌ظ »
سیستم عامل بهتری ندیدم!