اینکه یک قانون بده و داره ضعیف هارو از بین می بره دلیل نمیشه قوانین کلا چیز خوبی نیستن.
دلیلا این که افراد به ضصعیف و قوی تقسیم شدن،وجود قانونه. اگه قانون نبود، ضعیف و قویای وجود نداشت.
در ضمن ضعیف اگر می تونست از حقوق خودش محافظت کنه نیازی به قانون نبود.
مگه الآن قوانین از حقوق ضعیفها حمایت میکنن؟
همه ی قوی ها هم که حتما نباید آدم بدی باشن. تعدادی از قوی ها قصد نقض حقوق دیگران رو دارند و بقیه با قانون جلوش رو می گیرند.
کدوم قانونی اینجوریه؟ هر قانونی رو ببینید، برای نقض حقوق ضعیفترها به دست قویترها ساخته شده.
فرض کنید من زورم زیاده و دوست دارم هرکس رو می بینم دوست دارم بزنم بکشمش! کی می خواد جلوی من رو بگیره؟ ضعیف که کاری از دستش بر نمیاد.
وقتی قانون نباشه من یه گروه جمع میکنم خونه شما رو میگیرم و از خونتون میندازمتون بیرون ، چیکار میکنین ؟ خب یا میرین یجا دیگه یا میرین یه گروه جمع میکنین و …
پرسش خوب و به جاییه. شما به دادگاه محلّی اجتماع آنارشیستیتون شکایت میکنید. اون دادگاه، یه هیئتمنصفهٔ کاتورهای از افراد عادی داوطلب اون اجتماع تشکیل میده. جلسهٔ استماع تشکیل میشه و هیئتمنصفه به حرف دو طرف گوش میده. در نهایت هم حکم صادر میکنه که حق با کیه و باید چه اتفاقی بیفته.
تازه این در صورتیه که وجود چیزی به اسم «خونه شما» رو بپذیریم. در اشکال والاتر آنارشیسم، اصلاً هیچ شکلی از مالکیت وجود نداره. چرا که همونطور که
پیر-ژوزف پرودون میگه: «
مالکیت دزدی است». وقتی خونهٔ شما و خونهٔ کس دیگهای معنی نداشته باشه، چرا یکی باید کس دیگهای رو از جایی که برای اون نیست و نمیتونه برای خودش هم باشه،بیرون کنه؟