ته حرفم اینه که باید سوسیالیست باشی تا برنامه نویس آزاد بشی! باید از پولدار شدن و نظام سرمایه داری که تعریف دنیای امروزه بیزار باشی که برنامه نویس آزاد بشی. باید برای تفریح بنویسی که بخوای برنامه نویس آزاد باشی. برای کلاسش بنویسی. برای احترام توی جامعه آزاد بنویسی.....
بنظر من بستگی داره که از کدوم جهت به مساله نگاه کنی، از نگاه برنامهنویس یا از نگاه رییس شرکت. ما اینجا از نظر برنامهنویس مورد بررسی قرار میدیم.
فرض میکنیم که اون برنامهنویس فقط و فقط دنبال منافع خودش هست و کاری به نرمافزار و غیرآزاد نداره. چیزایی که میگم طبق تجربهی شخصی خودم هست.
۱. امکان وارد شدن به پروژههای بزرگ تو نرمافزارهای آزاد راحتتر از نرمافزارهای کد بسته هست، چون تقریبا مدیریت همشون به صورت دموکراتیک هست و کسانی که چندبار تقریبا ۹-۱۰ بار کد خوب کامیت کنن، به راحتی میتونن وارد بدنهی اصلی اون پروژه بشن.
فایده: این خودش یه سابقه کار عالی هست و میتونه به راحتی رو استخدام کننده تاثیر گذار باشه. یک نفر با ۴ -۵ ماه فعالیت میتونه توی چندتا پروژه برای خودش اسم و رسم ایجاد کنه.
۲. امکان معروف شدن بین افراد جامعهی نرمافزاری بیشتر هست. چون تو این پروژهها اسم برنامهنویسها هم به موازت اون برنامه گسترش پیدا میکنن.
۳. با فعالیت تو نرمافزارهای آزاد، استخدامکننده مطمئن میشه که اون برنامهنویس یه team player خیلی خوب هست.
۴. معمولا برنامهنویسها آزاد رو از لحاظ اخلاقی، آدمهای قابلاطمینانتر، صادقتر و باپشتکار بیشتر و از همه مهمتر خلاقتر میدونن. (نمیگم که واقعا همشون اینجوری هستن ولی دید کلی استخدام کنندهها این است)
۵. یه اصل مهم تو شرکتهای بزرگ اینه که یه برنامهنویس بدون نظارت کارفرما کارش رو انجام بده و یکی با چماق بالای سرش نباشه تا کار کنه
با شرکت تو نرمافزارهای آزاد شما این اطمینان رو به استخدامکننده میدید که بدون نظارت هم میتونید کار کنید و آدمی هستید بدون نیاز به نظارت.
و هزارتا دلیل دیگه.
البته اینا نظر شخصی من بود و شاید هم اشتباه باشن